(یادداشتی بر فیلم سینمایی بچه های آسمان به بهانه حضور در جشنواره 555 دانشگاه فرهنگیان، ساخته: مجید مجیدی. نویسنده: سید مهدی کیوان زاده)

مجید مجیدی، کارگردان سرشناس سینمای ایران، متولد بیست و پنجم فروردین ماه سال 1338 در تهران می باشد. گر چه او تاکنون تنها هشت اثر بلند داستانی سینمایی ساخته، اما تمام هشت اثر او تماما سینمایی هستند. چرا که عنصر اصلی و درواقع نقطه قوت فیلم های او عنصر داستان و شخصیت پردازی است که با همراهی فرم درخشانشان، سرگرمی را به عنوان اصلی ترین رسالت سینمایی بر پرده ی سینما به نمایش می گذارد. فیلم های مجیدی هر چندبار هم که از قاب تلوزیون به نمایش در بیایند، سینمایی هستند. سینمایی تر از آثار فیلمسازان مبتذلی که سال به سال کمدی های فالش و سوپرمارکتی شان را با مافیا به خورد مخاطبین آماتور سینما می دهند و کسی هم نیست که چراغ ترمز ریل این حرکت شتاب زده به سمت بی هویتی و ابتذال را روشن کند!

بچه های آسمان نخستین فیلم تاریخ سینمای ایران است که توانست جز پنج کاندیدای نهایی اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان قرار بگیرد. درکنار این مهم، این فیلم موفقیت های خیره کننده دیگری هم در عرصه ملی و بین المللی دارد. از دریافت چهار سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین تدوین در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر گرفته تا جایزه فیلم برگزیده در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو. براساس آمار سایت معتبر imdb ، این فیلم به عنوان پنجمین اثر برتر سینمایی جهان در سال 1997 نائل آمد و هم اکنون جزو فهرست 250 فیلم برتر تاریخ سینمای دنیاست. استقبال از این فیلم در شرق آسیا نیز خیره کننده بود. بچه های آسمان در کشور سنگاپور به عنوان پرفروش ترین فیلم خارجی دست یافت و همچنین فیلمنامه آن در متون درسی دبیرستان کشور ژاپن تدریس می شود. ( حال ما از ظرفیت این فیلم چقدر استفاده کردیم؟!، بگذریم)

 داستان فیلم درباره پسری است که کفش های خواهرش را گم می کند. او کفش ها را برای تعمیر به کفاشی می برد و در راه خانه، وقتی برای خرید سبزی کفش ها را زمین می گذارد، زباله جمع کن نابینایی تصادفا آنها را برمی دارد. از یک طرف پسر داستان، علی، می ترسد به والدینش چیزی بگوید و از طرف دیگر خواهرش، زهرا، نمی داند چگونه بدون کفش به مدرسه برود. زهرا و علی با ترس و لرز در حضور پدر و مادرشان با یکدیگر نامه نگاری می کنند تا برای مشکل راه حلی بیابند. راه حل ساده است. زهرا کفش های علی را می پوشد و به مدرسه می رود و پس از تمام شدن مدرسه اش زود به خانه می آید تا علی بتواند به مدرسه اش که ظهر شروع می شود برسد؛ اما چون زهرا همیشه نمی تواندس ر وقت برسد، در نتیجه علی که دانش آموز خوب و منظمی است، بعضی اوقات دیر به کلاس می رسد.

در بستر این داستان نود دقیقه ای سرگرم کننده که کودکان و بزرگسالان را مجذوب روایت شیرین کلاسیکش می کند، مفاهیم مهمی گنجانده می شود. عشق و دوستی، امید به آینده، تلاش و کوشش برای حل موانع و مشکلات از جمله مهم ترین کد های اخلاقی هستند که در دومین اثر سینمایی مجیدی رمزگشایی می شوند. فیلمنامه بچه های آسمان تک خطی و به روش دانای کل روایت می شود و کاملا مبتنی بر اصول و قواعد کلاسیک است. موسیقی این فیلم هم در عین سادگی و پاکی بسیار تاثیرگذار و ملموس ظاهر می شود. ( به راستی که زیبایی در سادگیست).

و در پایان به بخشی از یادداشت راجر ایبرت، یکی از بزرگترین منتقدین سینما، بر فیلم سینمایی بچه های آسمان می پردازم:

" با این حال «بچه های آسمان» درباره خانه ای است عاری از غم که در آن، خواهر و برادر به جای آنکه با هم دعوا کنند، یکدیگر را دوست دارند. آنچه فیلم به تصویر می کشد، شرایطی است که هر بچه ای می تواند با آن همذات پنداری کند. در این فیلم ایرانی، چنان معصومیت و شیرینی یافتم که وقتی آن را با «لاک پشت های نینجا» و دیگر کارتون های خشن مقایسه می کنم، شرمگین می شوم. آیا بهتر نیست قبل از آنکه بخواهیم با سرگرمی هایی مثل «لاک پشت های نینجا» فرزندانمان را تربیت کنیم، به آنها چگونه دیدن را بیاموزیم؟ "


نویسنده:    سید مهدی کیوان زاده

ارتباط در اینستاگرام :     @keivan-1998-