(همزمان با پخش دومین قسمت از فصل دوم سریال ممنوعه)

بدون شک پرمخاطب ترین سریال این روز های شبکه نمایش خانگی کشورمان ممنوعه ی امیر پورکیان است. ممنوعه داستان سه نسل متفاوت را به صورت پیوسته و همزمان روایت می کند. از دغدغه های امروز جوانان گرفته تا آسیب های مربوط به مسائل روز خانوادگی و اجتماعی، همگی در داستان پر از جزئیات ممنوعه جایگاه درخوری دارند. جزئیاتی که در خدمت داستان هستند و کشمکش نسبتا مناسبی را برایش ایجاد کرده اند.

اگرچه به عقیده برخی از منتقدین و تماشاگران، روایت و به تصویرکشاندن ناهنجاری ها در این مجموعه نوعی ابتذال را به ارمغان می آورد.

در این بابت شکی نیست که در ماهیت هر ناهنجاری، نوعی ابتذال نهفته است. این درست است. اما برای پاسخ به این هجمه ها باید کمی صبر پیشه کرد. پیش از آغاز سریال با متنی مواجه می شویم که در آن به موضوع ناهنجاری ها و علت به نمایش در آمدن آنها به خوبی اشاره می کند. این سریال برای مخاطبینش محدوده سنی بالای هفده سال تعریف کرده است تا تاثیر سو ناهنجاری هایش را نزدیک به صفر برساند.

در ادامه به صحبت های پورکیان کارگردان به قول خودش حرفه ای و بدشانس سینمای ایران من باب همین بحث می پردازیم: (( پورکیان در نشست خبری ممنوعه در پردیس سینمایی کوروش تهران گفت که من فیلم سازی نیستم که برای نمایش معضلات جامعه، مثلا وقتی شخصی می خواهد به همکلاسی اش تجاوز کند، نشان دهم که شخصیت داستان خود را از پنجره به پایین پرتاب کرده است! من اینگونه خود را مضحکه نمی کنم و چنین فیلمسازی را بلد نیستم. من فیلمساز رئال هستم که گاهی مواقع سورئال هم می شوم. برای من در یک فیلم، بسیار مهم است که مخاطب در ضمیر ناخودآگاهش به یک باورپذیری برسد. مخاطب من کسی نیست که کتاب های استاد مطهری، علی شریعتی و یا اشعار مولانا را بخواند و مسیر زندگی اش را اینگونه انتخاب کند، بلکه مخاطب من همان مخاطبی است که وقتی از پارکینگ خانه ام خارج می شوم، در مسیر می بینم نوجوانان 14،15 ساله دور هم جمع شده اند و پایپ دستشان گرفته و شیشه می کشند. من می خواستم این ها را جذب کنم. پس باید به زبان خودشان با آنها سخن بگویم. وقتی جذبشان کردم، آن وقت بلدم که چه جوری نتیجه گیری کنم که بدانند مسیری که در پیش دارند غلط است. شک نکنید که سریال به همین سمت می رود. شک نکنید.))

باید به این نکته هم توجه کرد که اصولا سریال هایی در این موقعیت به نوعی کارکرد ویترین جامعه را دارند. این نمایش ناهنجاری ها نمی تواند حکم تبلیغ و ترویج بی بندوباری به خود بگیرد. چرا که با نمایش پیامدهای نامناسب این راه های خطا، سعی در آگاهی بخشی و اصلاح جامعه ایرانی اسلامی دارد.

ممنوعه اگر هیچ چیز هم نداشته باشد، برای اولین بار کاراکتر ترنس ما قبل عمل جراحی را وارد داستان پر فراز و فرودش کرده است. شخصیت خلیل اگر چه بعد از توقیف دو ماهه سریال در مرداد و شهریور 97، به وضوح کمرنگ شد و به حاشیه رفت، اما همچنان حضور دارد. خلیل نفس می کشد. خلیل زنده است. خلیل هرجا که دلش بخواهد و هرجور که دوست داشته باشد لباس می پوشد و رفتار می کند. و البته پورکیان فرهنگ سازی برخورد با این اشخاص در جامعه ما را بسیار مناسب ترتیب داده است. به ویژه در سکانسی که خلیل با لباس های زنانه به خانه می رود و برادر بزرگتر او ضمن تنبیه فیزیکی به او می گوید: کاش معتاد و عمله بودی ولی نه ترنس! اینجاست که مخاطبی که خودش را جای خلیل گذاشته به او حق می دهد و سعی می کند در جامعه برخورد بهتری با این اشخاص داشته باشد.

از دیگر نکات مثبت ممنوعه می توان به بازی تحسین براگیز هادی حجازی فر در نقش خسرو اشاره کرد. حجازی فر لااقل به من فهماند که هنر بازیگری او چیزی فراتر از ایفای نقش سرداران جنگی و فرماندهان بسیجی در فیلم های مهدویان جان! است.

در کنار موارد ذکر شده می توان به برخی نکات منفی سریال هم اشاره کرد: بازی تصنعی برخی بازیگران، به ویژه نیکی کریمی و دختران گروه ممنوعه، فیلمبرداری غیراصولی در اکثر صحنه ها ، ضعف در دیالوگ ها و تیتراژ پایانی فصل یک با صدای آرش و مسیح که لحظه ای تامل در شعر یا ترانه یا نمی دانم چی بگویم آن، تمام فرهنگ سازی های سریال را می شوید و با خودش می برد پیش نالوتی تا با موچین دنبال رابطه شان بگردند!

اما در کل می توان گفت برای مخاطب بالای 16،17 سال تماشای این سریال می تواند مفیدتر از نمونه های مشابه در صدا و سیمای میلی مان، واقع شود. خوشبختانه از هفته گذشته و با انتشار فصل دوم سریال، تیتراژ پایانی آن هم تغییر کرده و به مراتب بهتر شده است.

و در آخر هم به این نکته اشاره کنم که مجموعه نهنگ آبی فریدون جیرانی ویژه شبکه نمایش خانگی در راه است. بدانید و آگاه باشید. ارزش دیدن دارد حسابی ...